loading...
اکسیژن آزاد
ashegh بازدید : 11 چهارشنبه 15 بهمن 1393 نظرات (1)

آن قدر هم ساده نیست
بیایی،
عاشقانه در زندگی ام نفس بکشی؛
بعد بگویی که رفتنت
تقدیر است 
و من لبخند بزنم.
انتهای این سرنوشت،
ویرانی من است؛
ویرانی توست؛ 
و ویرانی آن چه ترا ناگزیر از این تقدیر می کند.
شب خوش عزیزکم،
اگر صبح بیدار شدی؛
سلام مرا، 
به جاده هایی که تقدیرشان دیدن تو نیست؛
برسان….
اشتباه از تو بود.
تو عاشق کسی شدی،
که تقاص بوسه های گم شده اش را
از تو می گیرد.
وبه تنهایی ویران نمی شود.

دیر

ashegh بازدید : 18 چهارشنبه 15 بهمن 1393 نظرات (0)

می دانم
یک روز خواهی آمد
اما خیلی دیر…
کاش بدانی
بهار
هیچ گل مرده ای را زنده نمی کند!

ashegh بازدید : 19 سه شنبه 14 بهمن 1393 نظرات (0)

قاصدک هان ، ولی آخر ای وای

راستی آیا رفتی با باد ؟
با توام ، آیا کجا رفتی آی ،
راستی آیا جایی خبری هست هنوز ؟
مانده خاکستر گرمی جایی ، در اجاقی ؟
طمع شعله نمی بندم
خردک شرری هست هنوز ؟
قاصدک
ابرهای همه عالم شب و روزدر دلم می گریند .

دعا

ashegh بازدید : 15 سه شنبه 14 بهمن 1393 نظرات (0)

این دعا را منتشر کنید و ببینید چطور غم هایتان از بین میرود:
((سبحان الله یا فارِجَ الهَمّ و یا کاشفَ الغَم فرِّجْ هَمّی و یَسِّرْ امری و ارحَمْ ضعفی و قِلهَ حیلتی و ارزُقنی من حیث لا اَحتَسِبُ یاربّ العالمین))
ترجمه:
منزه است خداوندی که بر طرف کننده غم ها است.
غم و مشکل من را برطرف کن،بر ضعف و کمی چاره ام رحم کن
و مرا از جایی که گمان نمی کنم روزی ده ای پروردگار جهانیان.
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :
هرکس مردم را از این دعا با خبر کند در گرفتاریش گشایش پیدا می کند.


ashegh بازدید : 17 سه شنبه 14 بهمن 1393 نظرات (0)

تنهایی

چه صدائیست
که پیچیده در این جنگل مرگ ؟ 
چه کسی
تیشه بر این شاخه ی افتاده زمین می کوبد؟
این تبر مال تو نیست؟
دستها آن تو نیست ؟
تو چه محکم و چه کاری و
چه با عشق وعلاقه!
به من شاخه ی افتاده ی خشکیده
تبر می کوبی!
آی آرام بزن می شکند عمق سکوت
وای آرام بزن تا نکنم آه تو را!
جمع کن هر چه شکستی دل من هیزم خوبی شد!
آتشی بردل من زن که ببینی : عشق هم می سوزد! 
خوب هم می سوزد
ashegh بازدید : 20 سه شنبه 14 بهمن 1393 نظرات (0)

سعی نکن متفاوت باشی!!!

فقط خوب باش!

این روزها خوب بودن

به اندازه کافی متفاوت است

این روزها همه ادعا دارن طعم خیانت را چشیده اند

همه ادعا دارن بدی رو به چشم دیده اند

همه ادعا دارن تنهایی را کشیده اند

پس کیست که دنیا را به گند کشیده است؟؟؟

ashegh بازدید : 18 سه شنبه 14 بهمن 1393 نظرات (0)
 

یک روز
بلکه پنجاه سال دیگر
موهای نوه‌ات را نوازش می‌کنی
در ایوان پاییز
و به شعرهای شاعری می‌اندیشی
که در جوانی‌ات عاشق تو بود.
شاعری که اگر زنده بود
هنوز هم می‌توانست
موهای سپیدت را
به نخستین برفِ زمستان تشبیه کند
و در چینِ دور چشمانت
حروفِ مقدس نقر شده 
بر کتیبه‌های کهن را بیابد.
یک روز
بل‌که پنجاه سال دیگر
ترانه‌ی من را از رادیو خواهی شنید
در برنامه‌ی “مروری بر ترانه‌های کهن” شاید
و بار دیگر به یادخواهی آورد
سطرهایی را
که به صله‌ی یک لب‌خند تو نوشته شدند.
تو مرا به یاد خواهی آورد بدون شک
و این شعر
در آن روز
تازه‌ترین شعرم برای تو خواهد بود.umursamadan_by_dusmartisi22

ashegh بازدید : 9 سه شنبه 14 بهمن 1393 نظرات (0)
پنجره را بسته ام
پرده را کشیده ام
روی در نوشته بودم
اتاق پر از تنهایی ست
اما وقتی پای خاطره ای در میان باشد
به اعتماد هیچ قفلی
اعتباری نیست..
golotagarg

ashegh بازدید : 14 سه شنبه 14 بهمن 1393 نظرات (0)

لبخند بزن
برآمدگی گونه هایت
توان آن را دارد
که امید رفته را بازگرداند
گاه قوسی کوچک
می تواند معماری بنایی را نجات دهد.

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 12
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 11
  • بازدید کلی : 9,588
  • کدهای اختصاصی

    پیچک